فصل اول-محرومیت خودساخته
محرومیت؛ نتیجه وانهادن امام
یک صد و بیست و چهار هزار پیامبر برای هدایت بشر ماموریت یافتند. اما واکنش انسانها در برابر آنها چه بود؟ برخی را با ارّه به دو نیم کردند(حضرت زکریا)، بعضی را زنده زنده در آتش سوزاندند(حضرت جرجیس)،بعضی را سر بریدند(حضرت یحیی)، دسته ای را مجنون و ساحر نامیدند و مابقی را تکذیب کرده(و کشتند) و به جز اقلیتی به آنان ایمان نیاوردند. حاکمان جور یازده امام را یکی پس از دیگری به شهادت رساندند.
هم اینک تنها گزینه ای که پیش روی بشریت است فقط یک منجی برای انسانها باقی مانده. و این در حالیست که یکی از بزرگترین دردها این است که نسل به نسل جامعه شیعه با غیبت امام خو گرفته و برایش عادی شده. خیلی ها گمان میبرند غیبت امام و استمرار آن از مقدرات حتمی خداست و تا هر زمان که خدا بخواهد در پرده غیبت خواهد ماند و ما باید به وظایف فردی خود عمل کنیم و آقا هر وقت که خدا بخواهد می آید و جهان را اصلاح میکند. و برخی میگویند جهان هنوز آماده نیست و معلوم نیست آن حضرت کی میآید.
به این دو گروه باید گفت: اگر بنا بود ظهور با تقاضا و درخواست مردم ارتباطی نداشته باشد، پس چرا در روایات رسیده از حضرات معصومین و خود امام مهدی(ع) این قدر به دعا برای فرج تاکید شده است؟ مگر قرآن نفرموده که:«خدا سرنوشت هیچ قومی را تغییر نخواهد داد مگر آن که خود چنین تغییری را در درونشان انجام دهند.[1]»
تمسک، عامل سعادت
در حدیثی آمده که حضرت امیرالمومنین در روزهای پایان عمرشان در خطاب به یکی از اصحاب، ضمن هشدار به رو کردن سختی های به مردم، سال هفتاد هجری را سال گشایش و پایان بلاها ذکر فرمودند[2] از این روی در زمان امام باقر(ع) ابوحمزه ثمالی به آن حضرت عرض کرد: آقای من، چرا این گشایش که امیرالمومنین فرموده بودند حاصل نشد؟ امام فرمودند:« اگر مردم متوجه امام زمان خود میشدند، قرار بود در آن سال کار به مسیر اصلی یعنی امامت برگردد؛ ولی با تنها ماندن سیدالشهدا و شهادت ایشان در کربلا، این امر تا سال140 هجری به تاخیر افتاد. تا آن سال مردم آن قدر در حفظ اسرار تعهدی که نسبت به امام زمان خود داشتند بی توجهی انجام داند که این موعد به تاخیر افتاد و نزد ما وقت مشخص دیگری برای این مهم نیست.»
دربارهی آنچه موجب شد تا بشریت خود را از بزرگترین نعمت الهی محروم کند سخن زیاد است که به این نکته بسند میکنیم که امام صادق(ع) فرمودند:«قضای حتمی خداوند این است که اگر به بندهاش نعمتی را عطا کند، قبل از آن که بنده گناهی مرتکب گردد که بدان مستوجب سلب نعمت شود، آن را از او نمیگیرد.[3]» و نیز فرمودند:« اگر خدا بر مردم غضب کند، ما اهل بیت را از میان آنها بیرون میبرد[4].»
و آری آنچه نمیبایست اتفاق میافتاد واقع شد و بشریت از برترین نعمت الهی با دستان خود محرم شد و این محرومیت، خود ساخته است.
فصل دوم-رهنمودهای نجات بخش
اگر به منظور جست و جوی راه کار برای تعجیل در فرج باشیم در سه مقطع میتوان رهنمودهای آن امام همام را مورد توجه قرار داد:
1-روزگار غیبت 2-زمان صدور نامه خطاب به شیخ مفید(رض) 3-از هنگام صدور نامه تا کنون
فرمایش امام در غیبت صغری
امام از طریق محمدبنعثمان، دومین وکیل خویش خطاب به همه شیعیان میفرمایند: «برای تعجیل در فرج بسیار دعا کنید که همانا گشایش و فرج شما در آن است.»[5]
امام حسن عسکری(ع) خطاب به اسحاق قمی میفرمایند: «سوگند به خدا، فرزندم دارای غیبتی خواهد بود که هیچ کس در آن دوران از هلاکت و نابودی رهایی نمییابد، مگر خداوند او را بر اعتقاد به امامت وی استوار و بر دعا برای تعجیل ظهورش موفق بدارد.»[6]
اگر به فرمایشات امام در غیبت صغری عمل شده بود قطعا نجات و رهایی از این محرومیت محقق میگشت ولی این گونه نشد.
نامه حضرت بقیه الله ارواحنا فداه خطاب به شیخ مفید
این نامه در اوایل غیبت کبری به شیخ مفید-که از بزرگترین فقهای شیعه به شمار میرود- شرف صدور یافت و جالب این است که در این نامه همان مقدار غیبت(90سال) را تاخیر نام نهاده اند. در اینجا به علت طولانی بودن نامه به بخشی از آن اشاره میشود:
«...اگر شیعیان ما-که خداوند متعال ایشان را به اطاعت خویش موفق بدارد- با دلهای متحد و یکپارچه بر وفای عهد و پیمان خویش اجتماع میکردند، ملاقات دیدار ما از آنان به تاخیر نمیافتاد و سعادت دیدار و مشاهدهی با معرفت برای آنان حاصل میشد و زودتر از این به دیدار ما نایل میشدند. آن چیزی که ما را از آنان دور کرده (و باعث طولانی شدن غیبت) است گناهان و خطاهایی است که مرتکب میشوند و ما چنین انتظاری از آنها نداشتیم...»[7]
این نامه در اواخر سال 412 هجری صادر شده و هم اکنون بیش از هزار سال از صدور آن میگذرد. به راستی کدامین اجتماع و کدامین اتحاد برای وفای به عهدی که شیعه با پیشوای خود بسته است صورت گرفته است؟ کدام توجه و توبهی دسته جمعی انجام شده است؟ و این جریان غیبت تا هم اکنون نیز امتداد یافته است که به فرمایش خود امام(ع): «چگونگی بهرهمندی از من در دوران غیبتم چونان بهره بردن از خورشید است؛ زمانی که ابرها آن را از دیدگان مستور میدارند.»[8] طبق این کلام شریف، وجه غیبت خورشید را باید در وجود ابرها جستوجو کرد نه در آفتاب. خواجه نصیرالدین طوسی در جمله معروفی میگویند: « وُجودهُ لطفٌ و تصرُّفُهُ لطف آخَرُ وعَدمُهُ مِنّا»[9] وجود امام مِهر است و تصرف او مهری دیگر و نبود او از ماست. فصل الخطاب این که حضرت فاطمه(س) میفرمایند: « مَثَلُ الإمامِ مثلُ الکعبهِ إذا تُؤتی و لا تأتی»[10] امام مانند کعبه است که باید به سوی او روند و او به سوی مردم نمیآید. و این است که امام زمان کعبه مقصودی است که بشریت برای رسیدن به سعادت دنیا و آخرت متوجه او شوند.
غربت در غیبت
پس از عملی نشدن رهنمود آن حضرت در غیبت صغری در نامه ای که به شیخ مفید مرقوم فرموند، همّ و غم و اندوه حضرت روز به روز بیشتر شد. غربت او از سویی و بی اعتنایی و عدم معرفت شیعه به خواسته های حضرتش از سوی دیگر باعث شده که به فرموده امام رضا آسمان ها و زمین و ساکنان آن بر امام بگریند.[11] چندین امام برای غربت و مظلومیت او قبل از ولادتش گریسته اند. امام صادق را دیدند که بر روی خاک نشسته و همانند مادر فرزند از دست داده گریه میکند و به پهنای صورت اشک میریزد و چنین زمزمه دارد:
«آقای من! غیبت تو خواب را از دیدگان من ربوده و خاطرم را پریشان ساخته و آرامش دل را از من گرفته... سرور من! غیبت تو مصیتی جانکاه بر سراسر هستی ام فرو ریخته که هرگز از آن تسلی نمییابم از دست دادن یاران، یکی پس از دیگری اجتماعات را در هم میریزد. بلاها و سختیها، رنجها و اندوهها آن چنان بر دلم سنگینی میکند که دیگر اشک دیده و فریادهای سینه را احساس نمیکنم...»[12]
آیا میدانید در روایات حضرات معصومین، شیعیان و محبین اهل بیت به دعا برای فرج موعود آل محمد تشویق شدهاند؟ مگر نه این است که در طول این یازده قرن غیبت کبری، هر ظلم و جنایتی، بدعت و معصیتی، هر خونی که به ناحق ریخته و هر اشکی که از گوشه چشمی چکیده و هر ناله ای که از سینهی دردمندی برخاسته است، همه و همه در منظر آن حضرت بوده و خاطرش را آزرده ساخته است؟
هنوز بیش از هزاران سال از ولادت امام عصر میگذرد و این شایسته ترین انسان روی زمین در زندان غیبت به سر میبرد. طبیعی است که اگر عضوی از خانواده با مشکلی روبرو شود تمام اقوام و آشنایان به تکاپو میافتند، هزینه میکنند، آبرو و اسناد خود را به ودیعه میگذارند تا او از گرفتاری خلاص شود. بار ها دیده ایم اگر فرزند خانواده ای در بازگشت به منزل کمی دیر کند به دنبال علت تاخیر او میروند. مگر امام زمان ما، عزیزتر از جان و پدر و مادر و خانواده مان نیست؟ مگر در زیارت جامعه کبیره نمیگوییم: «بِأبی أنتُم و اّمّی و نَفسی وَ أهلی و مالی» پدر و مادر و جان و خانواده و دارایی من به فدای شما اهل بیت باد؟ پس بیاییم با ترک گناه و دعا برای ظهور آن حضرت، قفل زندان غیبت را بشکنیم و مولای عزیزتر از جان خود را از این گرفتاری چند سده آزاد کنیم. از خود بپرسیم که تاخیر در ظهور آخرین حجت الهی تا چه حد ما را به اضطراب و حرکت و تلاش وا داشته است؟
مظلومیت امام عصر(ع) از زبان مبارک خود آن حضرت
مرحوم حاج شیخ جعفر جوادی در عالم شهود خدمت حضرت بقیه الله مشرف شده آن حضرت را بسیار غمگین میبیند. از حال آن بزرگوار سوال میکند. میفرمایند: «دلم خون است! دلم خون است!...»[13] مرحوم حاج محمد فشندی میگوید: در مسجد جمکران، اعمال به جا آورده و با همسرم میآمدم. دیدم آقای نورانی داخل صحن شدهاند و قصد دارند به طرف مسجد بروند. با خود گفتم این سید نورانی در این هوای گرم، از راه رسیده و تشنه است. ظرف آبی به دست ایشان دادم. پس از آشامیدن، ظرف آب را پس دادند. گفتم آقا شما دعا کنید و فرج امام زمان را بخواهید تا امر ظهور نزدیک شود، فرمودند:
«شیعیان ما به اندازهی آب خوردنی ما را نمیخواهند! اگر ما را بخواهند، دعا میکنند و فرج ما میرسد.»[14]
یکی از علمای وارسته نجف در زیارت کربلا در کنار حرم مطهر امام حسین به محضر حضرت مهدی(ع) شرف یاب میشود. امام زمان به او میفرماید: «فلانی، ببین این جا- که دعا مستجاب است- مردم به فکر من نیستند و برای فرج من دعا نمیکنند.» سپس آن حضرت تصرف ولایتی میفرمایند و آن عالم ربانی خواسته های مردم را میشنود که هر کدام برای حوائج خصوصی خود دعا میکنند. امام میفرمایند: «شنیدی؟! حتی یک نفر از این زائرین نگفت: خدایا فرج مهدی را برسان.»[15]
وظیفه سنگین شیعیان ایران
شیعیان در این میان وظیفه سنگین تری دارند چرا که به اذعان و اقرار همکان، این آب و خاک، سرزمین امام زمان است و در سایهی الطاف آن بزرگوار است که شرور و فتنهها ما را از پای در نیاورده است.در داستان توسل و تشرف شیخ اسماعیل نمازی شاهرودی به محضر مبارکشان چندین بار از نعمت های ایران سخن به میان میآید و آن حضرت میفرمایند: «همه جای ایران نعمت وافر و فراوان است و همه از برکت ما اهل بیت است.»[16]
در دوران جنگ جهانی اول و اشغال ایران توسط انگلیس و روس، مرحوم آیت الله نائینی که از این وضع خیلی پریشان بودند که نکند این کشور محب اهل بیت سقوط کرده و از بین رود در خال گریه و توسل و ناراحتی به خواب رفتند. در عالم خواب دیدند دیواری است به شکل نقشه ایران که شکست برداشته و خم شده و در زیر این دیوار، یک عده زن و بچه نشستند که دیوار در حال ریختن به سر آنهاست. او وقتی این صحنه را میبیند فریاد میزند: خدایا این وضع به کجا خواهد انجامید؟ و در این حال میبیند که حضرت ولی عصر تشریف آورده و انگشت مبارکشان را به طرف دیواری که خم شده بود در حال افتادن بود گرفتند و فرمودند: «این جا شیعه خانه ماست. میشکند؛ خم میشود؛ خطر هست؛ ... ولی ما نمیگذاریم سقوط کند. ما نگهاش میداریم.»[17]
عنایات خاص به جامعه شیعه
«وَ بِیُمنِهِ رُزِقَ الوَری وَ بِوُجودِهِ ثَبَتِ الأرضُ وَ السّما[18]» به یمن وجود او تمام خلایق روزی میخورند و آسمان و زمین پا برجاست.
امیرالمومنین میفرمایند: «اگر زمین یک ساعت ار حجت خدا خالی باشد، ساکنان خود را فرو میبرد[19].» با این همه، عنایت خاص آن پیشوای غائب به جامعه شیعه- که در کلام نورانی حضرتش به مرحوم شیخ مفید متجلی است- وظیفه شیعیان جهان را سنگین تر کرده:
«ما در رعایت حال شما کوتاهی نمیکنیم. اگر چنین نبود، محنت و گرفتاری بر شما نازل میشد و دشمنان شما را ریشه کن میکردند.»[20] و هم چنین میفرمایند: «اگر اینگونه نبود که ما دوستدار اصلاح کار شماییم و به خاطر شما نظر لطف و رحمت داریم، از توجه و التفات به شما، به خاطر کارهای ناپسندتان، احتراز میکردیم.»[21] آیا با آگاهی از این همه لطف و احسان و عنایتی که به جامعه شیعه دارد، نباید احساس شرمندگی به ما دست بدهد؟ آیا نباید به جبران بیوفاییها و نامهربانیها و جفاهایمان نسبت به امام مهربان خویش باشیم؟
در خاتمهی این بخش، تذکر این نکته ضروری است که اگر این همه بر اهمیت دعا برای فرج تاکید میگردد این ذهنیت به وجود آید که امام نیازمند دعای مردم است. همانطور که می دانیم خدا هیچ احتیاجی به بندگان خویش ندارد به همین سان آن خاندان پاک نیز از خلق خدا بینیازند چنانکه امام حسین(ع) میفرمایند: «همگان به او (حضرت مهدی) نیازمندند و او به هیچ کسی نیازی ندارد.»[22]بلکه این همه سفارش به دعا از دلسوزی ایشان برای هدایت و رستگاری انسانهاست. حضرت در یکی از توقیعات میفرمایند: «به من رسیده که گروهی از شما در دین به تردید افتاده و در دل نسبت به اولیای امرتان شک و حیرت کردهاید و این مایهی غم ما شده است، البته به خاطر خود شما نه برای خودمان؛ زیرا که خداوند با ماست و با بودن او نیازی به دیگری نداریم و حق همراه ماست. بنابراین اگر کسانی از ما دست بردارند، این هرگز ما را به وحشت نمیاندازد. ما ساخته شدگان خداییم و مردمان ساخته شدگان ما.»[23]
[2] - بحارالانوار ج42- ص223
[3] - تفسیر عیاشی2- ذیل آیه 11 سوره رعد
[4] - اصول کافی1- کتاب الحجه – باب فی الغیبه80- حدیث31
[5] - کمال الدین ج2- ص485
[7] - بحارالانوار ج53- ص176
[8] - کمال الدین ج2- ص485 ؛ بحارالانوار ج53- ص181
[10] - بحارالانوار ج36- ص353
[11] - کمال الدین ج2- ص370 ؛ غیبت طوسی ص 283
[12] - بحارالانوارج51- ص219 ؛ کمال الدین ص 353
[14] - شیفتگان حضرت مهدی ج1- ص155
[15] - مجله موعود، ش13 مقاله آقای هاشمی
[17] - فرازی از تجلیات امام عصر(ع) ص54
[18] - مفاتیح الجنان- بخشی از دعای عدیله
[19] - بحارالانوار ج51- ص113
[21] - بحارالانوار ج53- ص179
[23] - ترجمه مکیال المکارم ج1- ص82